شکست من
یک نفر می پرسد...چرا شیشه شکست؟مادر می گوید...شاید این رفع بلاست.یک نفر زمزمه کرد...باد سرد وحشی مثل یک کودک شیطان آمد.شیشه ی پنجره را زود شکست.کاش امشب که دلم مثل آن شیشه ی مغرور شکست،عابری خنده کنان می آمد...تکه ای از آن را برمی داشتمرهمی بر دل تنگم می شد...اما امشب دیدم...هیچ کس هیچ نگفت غصه ام را نشنید...از خودم می پرسم آیا ارزش قلب من از شیشه ی پنجره هم کمتر است؟دل من سخت شکست اما،هیچ کس هیچ نگفت و نپرسید چرا ؟
+نوشته شده در یکشنبه 90/3/8ساعت 3:34 عصرتوسط soheyl | | نظر
Home E-mail BAHAR 20 Profile Archives
مهر بر لب زده .: شهر عشق :. Sea of Love MOHAMMAD.HAHSEMI86@YAHOO.COM دهاتی مدل لباس،آموزشگاه فاطیما در تمنای وصال روستای کولا دیوان حافظ قاضی مالخر یا قاضی طمع کار کدامیک؟ کل کل خدا کجاست؟
تعداد بازدیدها:
انواع کد های جدید جاوا تغییر شکل موس