سلام ای کهنه عشق من ، که یاد تو چه پابرجاست سلام بر روی ماه تو ، عزیز دل سلام از ماست تو یک رویای کوتاهی ، دعای هر سحرگاهی شدم خواب عشقت ، چون مرا اینگونه میخواهی من آن خاموش خاموشم که با شادی نمی جوشم ندارم هیچ گناهی ، جز که از تو نمی پوشم تو غم در شکل آوازی ، شکوه اوج پروازی ندارم هیچ گناهی ، جز که بر من دل نمی بازی مرا دیوانه می خواهی ، زخود ییگانه می خواهی مرا دل باخته چون مجنون ، ز من افسانه میخواهی شدم بیگانه با هستی ، ز خود بی خود تر از هستی نگاهم کن نگاهم کن ، هر آنچه میخواستی بکش ای دل ، شهامت کن ، مرا از غصه راحت کن شدم انگشت نمای خلق ، مرا تو درس عبرت کن بکن حرف مرا باور ، نیابی از من عاشق تر نمیترسم من از اقرار ، گذشت آب از سرم دیگر ... |
Aboutطول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
AuthorsLinks
Amar Site
|