عادتم یه دردیـــــــــه، مثـــه دردای دیگـــــــــــه یه عذاب روحیه، واســــــــــه فردای دیگــــــــــه گاهی هم مسکنــــــی، واسه تسکیــــن درد یه بهــــــــــانه واسه ســـــــازش یک زن و مرد من و تـو همدردیم؛به هم عــــــادت کردیــــــم اما من دوست ندارم زندگی با عـــــــــــــــادتـو من یه عمـــــــره عــــاشقـم دوس دارم اصالتو علت بـــودن تو بـــــــــــــا مـن از رو عـــــــــادته تو تظـــــــاهر میکنی عشق واست عبادتــــــه منو تو همدردیـــــــــم؛به هم عادت کردیـــــــم نمی خوام هر جــا میری، تو ازم حرف بزنــــی یا تظـــــــــاهر بکنی که هنــــــوزم با منــــــــی قصد توهیـــــن ندارم تــــــو شهـــــــامت نداری واسه جــــــدا شدن، تو شجــــــــــــاعت نداری
در کوی محبت به وفایی نرسیدیم رفتیم از این راه و به جایی نرسیدیم با آن همه آشفتگی و حسرت پرواز چون گرد پریشان به هوایی نرسیدیم بی مهری او بود که چون غنچه ی پائیز هرگز به دم عقده گشایی نرسیدیم ای خضر جنون ! رهبر ما شو که در این راه رفتیم و سرانجام به جایی نرسیدیم
سلام ای کهنه عشق من ، که یاد تو چه پابرجاست سلام بر روی ماه تو ، عزیز دل سلام از ماست تو یک رویای کوتاهی ، دعای هر سحرگاهی شدم خواب عشقت ، چون مرا اینگونه میخواهی من آن خاموش خاموشم که با شادی نمی جوشم ندارم هیچ گناهی ، جز که از تو نمی پوشم تو غم در شکل آوازی ، شکوه اوج پروازی ندارم هیچ گناهی ، جز که بر من دل نمی بازی مرا دیوانه می خواهی ، زخود ییگانه می خواهی مرا دل باخته چون مجنون ، ز من افسانه میخواهی شدم بیگانه با هستی ، ز خود بی خود تر از هستی نگاهم کن نگاهم کن ، هر آنچه میخواستی بکش ای دل ، شهامت کن ، مرا از غصه راحت کن شدم انگشت نمای خلق ، مرا تو درس عبرت کن بکن حرف مرا باور ، نیابی از من عاشق تر نمیترسم من از اقرار ، گذشت آب از سرم دیگر ...
برگرفته از کرج پاتوق
از خودم میپرسم ، از چی نفرت داره
بگو چه مرگته که دوباره میخونی |
Aboutطول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
AuthorsLinks
Amar Site
|