سفارش تبلیغ
صبا ویژن

از همه رنگ صادقانه.....

آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟
بی وفا؛حال که افتاده ام از پا چرا؟
نوش دارویی وبعد مرگ سهراب آمدی
سنگدل این زودتر میخواستی؛حالا چرا؟
عمر ما رامهلت امروزوفردای تو نیست
من که امروز مهمان توام فردا چرا؟
نازنینا!ما به ناز تو جوانی داده ایم
دیگر اکنون با جوانان ناز کن با ماچرا؟
وه که با این عمر کوته بی اعتبار
این همه غافل شدن از چون معنی شیدا چرا؟
ای شب هجران که یک دم در تو چشم من نخفت
 این قدر با بخت خواب آلود من لالا چرا؟؟؟؟
آسمان چون جمع مشتاقان پریشان می کند
در شگفتم من ؛ نمی پاشد ز هم دنیا چرا؟؟
شهریارا,بی حبیب خود نمی کردی سفر
این سفر راه قیامت می روی تنها چرا؟؟

شاعر شهریار


+نوشته شده در دوشنبه 90/6/7ساعت 4:47 عصرتوسط mahtab | | نظر